فانوس به دست

توضیحات

رمان فانوس به دست روایتگر دو نسل است، مادربزرگ و نوه رهام. رهام با عشقی که به مادربزرگ دارد از او می‌خواهد خاطراتش را تعریف کند. رمان با ریتم ملایمی آغاز می‌شود که تا پایان داستان ادامه می‌یابد. داستان از دو روایتگر، دانای کل و اول‌شخص تشکیل شده است. روایتی ساده و صمیمی از تلخ و شیرین زندگی که با چاشنی شعر و ضرب‌المثل همراه است. زن‌های رمان، شخصیت‌های کاملا متفاوتی هستند. بعضی آن‌ها بسیار شجاع، جسور و دانا و عاشق و یاری‌گر و بعضی نامهربان و خشن. بعضی از قسمت‌های رمان به زندگی مادربزرگ می‌پردازد و بخشی از آن به زندگی پر از دغدغه و عاشقانه رهام.

یکی از نقاط قوت رمان فانوس به دست پرداختن به زندگی این دو نسل است، سرگشتی‌ها، اهداف و رویارویی با مشکلات زندگی از زبان آن‌ها بیان می‌شود. گم‌گشتگی‌ها از موتیف‌های مهم این داستان است، حتی شخصیت اصلی داستان هم در رازآلودگی زندگی کم می‌شود.

توصیف‌های رمان از دیگر نقاط بارز آن است. توصیف مناظر، مکان‌ها، شخصیت‌ها. نویسنده با توانایی به شرح مکان‌ها می‌پردازد، زندان اوین در زمان شاه، خانه مادربزرگ در خیابان مولوی، شرح روستای طینوج با باغ‌های پر از میوه و آسمان پرستاره‌اش، شرح کاروان‌سرا و آب‌انبار شاه عباس و… بسیار خواندنی است.

در جای‌جای رمان اشعاری از مولانا و حافظ از زبان مادربزرگ خوانده می‌شود. فلسفه عشق در زمان و به‌خصوص در صفحات پایانی این رمان، رمان را خواندنی‌تر می‌کند.