توضیحات
بهنظر میرسد ضمن اشاره به نکتههای پر اهمیت دورههای تاریخی کتاب «تاریخ اجتماعی معاصر مازندران…»، درباره واژه «شاهیشهر» که جایگزین «شهر شاهی» شده، به لحاظ معنا، کوتاه سخنی گفته شود.
دانسته است، قائمشهر (شاهی سابق)، طبق اسناد موجود آمده در کتاب، یعنی شهر شاه، که در تاریخ 28/11/1310 طبق دستور رضاخان از علیآباد به شاهی تغییر نام یافت. گفتنی است این نامگذاری ملکی، نه تنها شامل املاک و مستغلات شهری تحت تملک رضاشاه محسوب میشد؛ بلکه به کلیه اراضی مزروعی مرغوب، آب رودخانهها، مراتع و غیره در محدودهای وسیع از گدوگ تا لب دریای جویبار را در بر میگرفت و شاه، یا از تمامی املاک و یا مستغلات شهرستان شاهی، طبق سندهای ارائه شده، درآمد مستقیم داشت و یا مالالاجاره همراه با انواع مالیاتها را دریافت میکرد. بنابراین، شهر شاهی، به لحاظ مالکیت، شهر شاه حساب میآید.
اما نامگذاری قائمشهر (شاهی) در این کتاب با توجه به محدوده ارضی آمده از گدوگ تا لب دریای جویبار، این معنا را افاده نمیکند؛ بلکه بیشتر توجه به سه دوره تاریخی دارد که سه شهر از بطن آن روییدند. نخست در عصرکهن که ما دفعتاً با شهری مستقل روبهرو هستیم که در زمینههای رمهداری، کشاورزی، سفالگری، ذوب فلز، بافندگی و به احتمالی شیشهگری فعال بود. بدون تردید تا رسیدن به این ارتفاع میبایست از یک پروسه تکاملی پیچیده و گاه بغرنجی ، گذشته باشد که اکنون سیر آن روند، بر ما پوشیده است.
دوم مربوط به سده میانه است که از نخستین سدههای اسلامی تا قرن هفتم هجری را در بر میگیرد که ابن اسفندیار مورخ تاریخ طبرستان از آن یاد میکند که به لحاظ جغرافیای تاریخی، شهری بوده پر دامنه از آغاز توجیرود تا آن سوی بقعه امامزاده سید زریننوا، نزدیک به خرابههای جنگلی هفتچراغ در ضلع غربی دهکده «هردورود»، که بر اساس افسانهها و نامگانی بهجامانده از آن دوران نقشه فرضی ترسیم شد که در بخش توجیشهر آمده است. این شهر بهطور کشیده تا عمق منطقه گیلخواران، با نام توجیشهر امتداد داشته است که بال غربی آن در جنوب، همعرض با توجیرود به مامطیر میرسید.
سومین شهر مربوط به دوره مدرن است که نزدیک به یک سده عمر دارد. نامگذاری شهر نوین جنبه ملکی داشته که بهطورخاص مالکش رضا شاه بود که شرح مبسوط آن در کتاب آمده است.
شایان ذکر است که هر سه این شهرها بنا به دارا بودن ویژگیهای خاص دوران پیدایی خود جایگاه ویژهای در اسطوره و تاریخ ایران دارند. در واقع قائمشهر از این منظر بنا به داشتن کارنامه درخشان در عرصه جنبشهای اجتماعی از دوره باستان، سده میانه و معاصر، بهعنوان شهری تأثیرگذار و گاه تعیینکننده در تاریخ و اسطوره مورد توجهست که نماد نخستین آن جنبش ملی فریدون افسانهایست که پس از خروج از چلاودر لپورسواد کوه باشنده شد و از همین مکان به خواست مردم بهجانآمده منطقه و مازندران، به پا خواست و با بیرق کاوه آهنگر، آزادی ملی را از ستم بیگانگان فراهم آورد. و در سده میانه فرخان بزرگ و وندادهرمز از جمله قهرمانان مردمی، بهرهمند از حمایت کمنظیر مردم، نقشآفرین حماسهای دیگر شدند و تازیان و ترکان مهاجم را تاراندند و اما مازیاربنقارن در گامی مهمتر با همپیمانی با بابک، در یک جنبش وسیع دهقانی پر دامنه علیه بیگانگان و نیز علیه زمینداران بزرگ، وارد عرصه کازارشد و در نبردی استقلالطلبانه تا پای جان ایستاد.
گفتنیست در دوران مدرن، بهویژه از 1320 تا 1357 رو در رو با شهری متلاطم، شاهستیز و ضد فاشیزیم هستیم که صفحه دیگردر مبارزه مردمی گشودند که پر نقش و استوار ثبت در تاریخاند، جا دارد به چنین مردمی بالید وبه چنین شهری پر هیمنه و باشکوه که موجب افتخار است، شاهیشهر نامید که صبغه شاهی ندارد، اما مانند «شاهماهی» نه بهخاطر بزرگیاش، بلکه به لحاظ ممتاز بودن در جنس و نوعاش، مورد توجهست. بنا به این تعریف، شاخصههای مهم مورد نظردر این نامگذاری، نقش و نشانیست که در تغییر وتحولات اجتماعی مردمی ازسوی مردم و سرداران مردمیاش بر جای مانده است.
بنابراین، دو دوره نخست (دوران باستان و سده میانه) بهصورت «درآمدی» کوتاه منظور شد و بخش آخر که از سال 1264 تا 1357 را در بر میگیرد، فصل سوم کتاب که صورت محوری دارد، روی آن تمرکز شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.