توضیحات
آربوزوف در مسکو متولد شد، اما خانوادهاش در سال 1914 به پتروگراد نقل مکان کرد. او در سن یازده سالگی یتیم شد، در تئاتر نجات یافت و در چهارده سالگی در تئاتر مارینسکی کار کرد. در سال 1928 او به یک گروه از بازیگران جوان در تیم نمایشهای تجربی پیوست. پس از انحلال او به یک تئاتر agitprop مسافرت پیوست که او شروع به نوشتن کرد.
او در سال 1930 به موسکو نقل مکان کرد؛ در سال 1935 او بازی dal’nyaya doroga (طول جادهای) و در سال 1939 تانیا، دو نمایشنامه موفق خود را نوشت. آریل پیمان از او می نویسد: “جذابیت کار او در نگرش او، اما نگرش مهربانانه نسبت به همنوعش است؛ او از طریق فضایل انسانی به تمایل اساسی برای هدایت یک زندگی خوب و مفید، و ایجاد قابلقبول و حتی دوست داشتنی” مثبت “کاراکتر.” چندین نمایشنامه آربازوف با تحول و رستگاری شخصی در یک زمینه شوروی مقابله می کنند. در tanya (1939)، یک زن که زندگی خود را با مرگ شوهرش خراب شده است، بالاخره معنی و هدف را برای خدمت به بیماران دریک روستای سیبری. داستان ایرکوتسک (1960) نشان می دهد که چگونه زندگی کم عمق و هودنیستی ولای 25 ساله توسط عشق سروگای، سرپرست یک خدمه بیل مکانیکی ایجاد سد در سیبری تبدیل میشود. پس از مرگ sergei در حادثه غرق شدن، معجزه ای جدید در پیوستن به خدمه ساخت و ساز و افزایش فرزندانش پیدا میکند. این غوطه وری ملموس به زندگی عاطفی کاراکترهایش، برخی از منتقدان ادبی شوروی را مورد انتقاد قرار داد. به عنوان مثال، دیمیتری شچلوف نوشت: “پس از تبدیل شدن به یک بازی توسط آربوزوف، ما در فضایی دلپذیر از عشق جهانی، نجیب و دوستی غرق میشویم، با این حال این احساسات خوب ما را هدایت نمیکند، ما را بسیج میکند و یا ما را هدایت نمیکند ذهن و افکار به سوی یک هدف عالی. ” شخصیتهای آربزوف، ایدهآل کمونیستی را برای ساختن یک جامعه بیطبقهای در نظر میگیرند، اما جشن مبارزات شخصی آنها است که آربوزوف را به مخاطبان شوروی تحمیل میکند
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.