توضیحات
فرنتسیسکا
وقتی فرنتسه از چیزی خوشش نمی آید ، وقتی کسی به نظرش غیر قابل اعتماد به نظر می رسد و یا از چیزی ناراحت می شود شروع به لاف زدن می کند. او این کار را فوق العاده خوب بلد است.
آنگاه او از خودش بزرگتر و بلندتر می شود و این احساس را دارد که این کار درست است.مثلا اگر با قامت راست در آفتاب ایستاده، می تواند در سایه اش ببیند : فرنتسه!آدمی زاد! سایه ات دارد دایما بلندتر می شود ! البته او باز هم مشغول لاف زدن است.
فرنتسه چشم های سبز رنگی دارد که نادر است . او می تواند ویلون را چنان خوب بنوازد که در کنسرت های مدرسه ، یگانه دانش آموزی است که تنها روی صحنه می رود.
تعداد زیادی دوست دختر و پسر دارد و یوهانس کتباّ تاکید کرده است که بدون توصیه های فرنتسه نیمی از شادی کنونی اش را هم نداشته است.
یوهانس پدرش است . فرنتسه او را یوهانس می نامد و ای از زمانی است که …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.