توضیحات
تاریخ اشکانان، همانگونه که در حال حاضر شناخته شده است، موجودیت سیاسی دولت کوچکی را مورد بحث قرار می دهد که بیشتر محدود به بينالنهرین و منطقه کمشناخته فلات ایران بود.
دولت پارت سیاست تجاوزکارانهای نداشت، ولی منابع آن به اندازهای بود که بتواند از توسعه روم، که میخواست در آسیا جانشین سلوكان بشود، جلوگیری کند.
می دانیم که تشکیلات پارتها مرکب از شماری از دولتهای تحت سیطره خاندان اشکانی بود. این اتحادیه را معمولا بدوی، یعنی بدون صنعت، شهر، شهرک و مراكز متمدن مینامند. ظاهرا، اداره امپراتوری اشکانان متکی بر شهرکها و قصرها نبود. همه این مطالب، نسبتا مبهم و همه این نتیجهگیریها مبتنی بر حدس و گمان است.
هویت بدوی»
صحرایی آن، از اشارهای ناشی می شود که ژوستن (Justin) در کتاب خود تحت عنوان «خلاصه تر وگوس پومپئیوس» (Trogus Pompeis)، به
آن اشاره کرده و گفته است که پارتها از شمال باکتريا آمده بودند. اطلاعات ما از منابع چینی ظاهرا از نوعی دیگر است. اما تاریخ پارتها پیش از آن که در پرتو منابع تاریخی رومی روشن شود، ناشناخته است. مرزهای شرقی و شمالی امپراتوری پارت بر اثر حدس و گمان تعیین میشود.
حتى وجه تسمیه این امپراتوری به خوبی مشخص نشده است. در منابع لاتینی، آن را پارتی نامیدهاند و، بر طبق ریشهشناسی عامیانه، که ژوستن آن را ثبت کرده (تروگوس پومپئیوس، IV، ۲)، کلمه پارتی به معنای «حرکت کرده» (departed) است. بعضی از تاریخنویسان، این نام را از پارنى (Parni) گرفته و گفتهاند که پارتها طایفهای بودند که در محلی در آسیای مرکزی میزیستند. اما، امکان دارد که ریشه نام پارتی را در کلمات پهلوی به معنای «پیروزمند» یا «مغرور» بیابیم و در آن صورت، کلمه مزبوریا نامی توصیفی، یا بخشی از یک لقب وابسته به آن سلسله بوده است. در هر حال، کلمه «پارتی» در هیچ یک از منابع شرقی – ارمنی، عربی، فارسی نو، و بالاخره چینی – مطلقا شناخته نیست. گویی رومیان، هنگامی که نخستین بار نام این امپراتوری دوردست را شنیدند، وجه تسمیه آن را لقب یکی از پادشاهان پارتی دانستند و سپس، همان نام را به مفهوم سراسر امپراتوری مزبور به کار بردند.
در منابع شرقی، که بیشتر آنها تألیفاتی از دوره بعد از پارتها و متکی بر مدارک کهن است، این امپراتوری تحت نام سلسله فرمانروا، یعنی اشکانان (Arsacids)، معرفی شده است. سکههای «پارتی»، که به نام این سلسله ضرب شده است، نوشتهای دارد که در آنها، نام اشکانان به حالت اضافی (genetive) آمده است. این احتمالا بدان معناست که مسكوكات، به نام آنها ضرب میشده، ولی نام مزبور، صفت اختصاصی آنها نبوده و این نکته درخور تعمق است. واژه «اشکانی» ظاهرا در ارمنستان به کار میرفته است.
منابع شرقی، این سلسله را اشکانان نامیدهاند. در این صورت، نه تنها در تواريخ متأخر ایرانی و در نوشتههای دانشمندان پیشین عرب، بلکه در کهنترین متن پهلوی، منسوب به سده ششم میلادی) حفظ شده است.
در بازسازیهای جدید تاریخ امپراتوری پارتهای اشکانی، میان منابع غربی و منابع کهنتر (مربوط به سکههای ضرب شده به فرمان اشکانان) و مدارک شرقی مربوط به این سلسله، تناقض شگفتانگیزی وجود دارد. فهرست پادشاهان پارتی، بنا بر سکههای یافتشده در بینالنهرین و بنا بر تاریخ رومیان، وجه اشتراک زیادی با فهرستهای فرمانروایانی که به وسیله تاریخ نویسان ارمنی با تاریخ نویسان بعدی سوری، یا تاریخ نگاران عربی یا سنت ایرانی شرقی منتقل شده است، ندارد. در نتیجه، مدارک شرقی به هیچ وجه در تاریخ جدید آن امپراتوری راه نیافته است. در سده نوزدهم، چنین فرضیهای مطرح شد که شرقیها تاریخ اشکانان را برای پرکردن دوره میان زمان اسکندر كبير و روی کار آمدن سلسله ساسانی «جعل» کردهاند. این واقعیت، که چندین روایت مستقل و ناپیوسته ارمنی، سوری و عربی بهطور تحسینآمیز یکدیگر را تأیید می کنند، دستکم گرفته شده است. تأليفات بعدی، متکی بر همان مطالب یا مشابه آن است؛ همه آنها احتمالا، از منابع بومی مهم و جالب توجه و ظاهر، به منظور ردیابی تاریخ سلسله ارمنی اشکانان اخذ شده است. تاریخنویسان عرب را بیشتر گرد آوردندگانی میدانند که مدارک کهن را عین ذکر کرده و گفته اند: «از دانشمند انتظار نمیرود که به ذخایر حقایق موروثی مطلبی بیفزاید.»
با وجود این، اطلاعاتی که درباره تاریخ اشكانان نقل کرده اند، مورد توجه قرار نگرفته است. وابستگی شدید به سنت های باستانی ایران، که حتی صورت های کهن زندگی را به روزگار کنونی انتقال داده است، ظاهرا به همان ترتیب در سنت های تاریخی ایرانی منعکس نشده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.